چرا عربستان از تنش میان کویت و ایران خوشنود است؟
توسل به ایرانهراسی

هنوز آثاری ملموس و خاطراتی فراموشناشدنی از حمله صدام، اشغال کویت و حمایتهای غرب به رهبری آمریکا از سران حکومت فراری کویت، نزد افکارعمومی این کشور و جهان باقی است. این در حالی است که کویت همچنان نگرانیهایی دارد و فشارهای عربستان علیه این کشور به شکل ملموسی قابل مشاهده است. در این میان بحرانآفرینی مقامات کویت در مقابل ایران نیز جای بحث و بررسی دارد. تصمیم مسئولان کویتی مبنی بر کاهش سطح روابط با جمهوری اسلامی ایران، به پروندهای تحت عنوان« هسته عبدلی» منوط و مطرح گردیده است. با آغاز محاکمه علنی در چهارم سپتامبر ۲۰۱۵ (سیزدهم شهریور ۱۳۹۴) همگی متهمان در دادگاه اظهار داشتند که اعترافاتشان تحت شکنجه بوده و هیچ ارتباطی با حزبالله و ایران نداشتهاند. دولت کویت اخیرا دستور داده تا دفاتر نظامی و فرهنگی ایران در آن کشور تعطیل شود و از دیپلماتهای ایران خواسته است کویت را ترک کنند. این تصمیم پس از آن اعلام شد که دادگاهی در کویت، اعضای « گروهک عبدلی » را در مورد آموزش نظامی در ایران و جاسوسی برای این کشور مجرم شناخت.
روابط ایران و کویت در سالهای اخیر فرازونشیبهای فراوانی داشت؛ پس از ماجرای حمله به سفارتخانه سعودیها در تهران، روابط دو کشور به میزان بارزی تقلیل یافت؛ چنانچه سفر شهروندان ایرانی به کویت تقریبا ناممکن شد. با گذشت زمان و همزمان با عقبنشینی عربستان و متحدانش از شماری از خواستههایشان از قطر، وزارت کشور کویت اسامی و مشخصات محکومان فراری پرونده گروهک عبدلی را در رسانهها منتشر ساخت. بخشی از عقبنشینی عربستان و متحدانش در برابر قطر، «درخواست کاهش رابطه با ایران» بود که قطر به آن تن نداد. البته اختلافات قطر و عربستان ریشه تاریخی و متأثر از رویکرد کنونی این دو کشور دارد و مسلما پیامدهای این اختلافات، آینده مناسبات آنها و کشورهای همسایه را تحتتاثیر قرار خواهد داد.
قطر تلاش دارد با تشکیل ائتلافهای جدید در منطقه نقش خود را بازتعریف کند. روابط حسنه این کشور با ترکیه و نیز مناسبات آن با روسیه و همچنین تلاش برای نزدیکی به ایران را میتوان در این راستا ارزیابی کرد. در این میان ترکیه به دو دلیل از تقویت نقش منطقهای قطر نسبت به عربستان سعودی استقبال میکند:
1- در خصوص منابع گازی قطر بهعنوان جایگزین گازهای روسیه و ایران حساب ویژهای باز کرده است.
2- رهبری آلسعود برمبنای اسلام وهابی، افراطی در تعارض با آرمان امپراطوری عثمانی ترکیه قرار دارد؛ بنابراین ترکیه از انزوای سیاسی و ضعف جایگاه منطقهای عربستان سعودی استقبال میکند. به عبارت دیگر ترکیه تلاش دارد با استفاده از بلندپروازیهای قطر، مهمترین رقیب خود را در منطقه از میان بردارد. بر همین اساس ترکیه در کنار روابط سیاسی، توسعه روابط نظامی و اقتصادی با قطر را در اولویت قرار داده است. در این میان سطح فزاینده رفت و آمدها به ویژه اظهارات اخیر سفیر ترکیه در قطر، مبنی بر تهدیدات مشترک و ضرورت بازتشکیل « ائتلاف جدید ترکیه - قطر » در کنار تاسیس پایگاههای مشترک نظامی چند منظوره در دو کشور، مسلما عربستان سعودی را نشانه گرفته است. در این میان کشورهای امارات متحده عربی و بحرین بهعنوان متحد عربستان سعودی عمل میکنند و کشورهای قطر، مصر، عمان و تا حدی کویت تلاش دارند سیاستهای مستقلی را نسبت به عربستان سعودی اتخاذ کنند. قطر تلاش دارد رویکرد مستقلی از عربستان سعودی در پیش گیرد و نقش منطقهای فعالی داشته باشد و این سیاستها را از طریق شبکه رسانهای « الجزیره » در منطقه پیاده میکند.
باتوجه به حضور اخیر دونالدترامپ در ریاض و انعقاد قراردادهای نظامی و اقتصادی چندصدمیلیارد دلاری با این کشور، اظهاراتش علیه ایران و تلاش برای ایجاد ائتلاف « غربی -عربی- عبری » علیه ایران، تا حد زیادی شیخنشینهای حاشیه جنوبی خلیجفارس را به وحشت انداخته است و آنان، بهویژه قطر بیم آن را دارند که طی دهه آتی رژیم آلسعود، دست به توسعهطلبی ارضی زده و بخشی از خاک قطر را با همین ادعاها تصاحب کند. بهویژه آنکه سعودیها برای استخراج نفت از منابع عظیم زیرزمینی خود، نیاز مبرم به تزریق گاز دارند و چنین گازی در قطر به وفور یافت میشود.
باید توجه داشت که روابط ایران و قطر در سالهای گذشته مانند روابط ایران و عمان در سطح خوبی قرار داشت؛ اگرچه مساله سوریه این روابط را خدشهدار ساخت، اما در مقایسه با سایر کشورهای حاشیهخلیجفارس، هنوز تعقل و حسننیت بیشتری نزد مقامات قطری نسبت به ایران وجود دارد. چنین مینماید که قطر به تدریج از عربستان سعودی دور خواهد شد و این موضوع باتوجه به اختلافات ارضی و مرزی این کشور و نیز محبوبیت و قدرت جریان اخوانالمسلمین نزد حاکمان قطری، قابل پیشبینی است. وجود اختلافات ریشهای، تاریخی و مقطعی میان عربستان، کویت و قطر و صفآرایی حامیان عربی و غیرعربی آنان، نشان از آن دارد که تشکیل « ناتوی عربی » علیه ایران با چالشهای زیادی مواجه است. اینک قطر تا حد زیادی دریافته که برای ایجاد موازنه قدرت در خلیج فارس باید به سمت ایران تمایل بیشتری داشته باشد تا خود را از سلطه مطلق عربستان سعودی خارج سازد. همکاری جدی ایران و قطر با کشورهای عمان، کویت، روسیه و ترکیه در این راستا حائزاهمیت است.
پس از عقبنشینی ائتلاف سعودی و دست برداشتن از شروط 13 گانه این ائتلاف در مقابل دوحه که مایه آبروریزی آلسعود گردید، ریاض با تحت فشار قرار دادن کویت برای ایجاد تنش در روابط با تهران بار دیگر به حربه ایرانهراسی و شیعههراسی متوسل شده است. مسلما یکی از این هدفها، انتقامگیری از کویت است. زیرا در جریان تنش عربستان سعودی با قطر، کویت نقش میانجیگری داشت و بارها با کسب ضربالاجل، سعی کرد که این تنش به این زودیها و به نفع سعودیها خاتمه نیابد؛ چرا که برای کویت روشن بود که پس از قطر نوبت آنها خواهد شد که تن به قیمومیت عربستان سعودی بدهند و از دست رفتن فرصت سبب شد عربستان سعودی با تن دادن به شکست، از شروط 13 گانه، عقبنشینی و فقط به هماهنگی قطر با آنان در مبارزه با ایران اکتفا نماید.
اینکه مقامهای عربستان به سرعت از اقدام کویت حمایت کردند و رسانههای سعودی نیز با آب وتاب سعی میکنند تنش در روابط کویت با ایران شدت بگیرد و خبرهای جعلی نظیر اخراج سفیر ایران در کویت را منتشر میکنند، تاملبرانگیز است. این رویکرد سعودیها در حالی است که در جریان تنش عربستان با قطر، ایران با اعلام بیطرفی خواستار حل تنش شد. ظاهرا محمدبن سلمان ولیعهد عربستان برای جانشینی پدرش همچنان به حربه ایرانهراسی و شیعههراسی در سطح داخلی، منطقهای و فرامنطقهای نیازمند است.
دیدگاه تان را بنویسید