مهدی فضائلی، تحلیلگر مسائل سیاسی معتقد است لاریجانی رئیس مجلس می‌شود و مطلوب روحانی هم همین است چون اگر عارف رئیس مجلس شود فرد قابل محاسبه‌ای در اداره امور مجلس نیست

ترجیح روحانی ریاست لاریجانی است
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

به نظر شما اصلاح‌طلبان بعد از گذشت سه سال از انتخابات ریاست‌جمهوری سال 92 چه نگاهی به دولت یازدهم و شخص آقای روحانی دارند؟
نگاه جریان اصلاحات به آقای روحانی از همان ابتدا یک نگاه اصیل و ریشه‌دار نبود؛ این مساله بارهااز جانب فعالان سیاسی این جناح سیاسی مطرح شد. آنها آقای روحانی را یک فرصت و یک پل‌برای عبور از یک مرحله می‌دانند، به عبارت بهتر آقای روحانی را پلی برای گذار از مرحله فعلی به مرحله دیگر تلقی می‌کنند و ارزیابی‌شان این است که در شرایط فعلی آقای روحانی بهترین فرد ممکن برای تغییر وضعیت و بهبود شرایط برای فعالیت جریان اصلاحات در عرصه سیاسی کشور است، بنابراین بسیاری از مطالبات خودشان را الان خیلی جدی مطرح نمی‌کنند، این مطالبات هر‌‌چند بیان شده و آقای روحانی به آنها پاسخ نداده و اصلاح‌طلبان از این نظر گلایه‌مند هستند اما سعی بر مدارا دارند تا شرایطی پیش آید که چهره مطلوب‌شان را بتوانند مستقیم وارد صحنه کنند. به‌طور خلاصه آقای روحانی برای اصلاح‌طلبان همچون پلی است برای عبور از مرحله فعلی به مرحله مورد نظر و مطلوب.
اصلاح‌طلبان برای چه چنین نگاهی به آقای روحانی دارند، آیا مدت این دوره را هشت ساله می‌بینند یا 4 ساله؟
طبیعتا شرایط را ارزیابی می‌کنند، یعنی در اولین فرصتی که احساس کنند شرایط برای حضور مستقیم چهره مطلوب خودشان فراهم است، ملاحظه نخواهند کرد. نمونه‌اش در مجلس قابل مشاهده است، قبل از دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی افراد زیادی از فعالان سیاسی اصلاح‌طلب بارها مطرح کردند «آقای لاریجانی چهره مطلوب آنها برای ریاست مجلس است» و حتی تلاش کردند آقای لاریجانی یا کسی مثل آقای لاریجانی سرلیست جریان اصلاحات قرار گیرد ولی امروز وقتی شرایط را می‌بینند و تصور می‌کنند شاید در مجلس دهم یک مقدار وضعیت برای کسب مدیریت
قوه مقننه مهیا باشد و می‌توانند جدای از آقای لاریجانی اقدام کنند می‌کوشند آقای عارف را به صورت چهره مطلوب خودشان برای ریاست مجلس مطرح کنند، طبیعتا همین شرایط برای آقای روحانی هم وجود دارد، یعنی به محضی که اصلاح‌طلبان احساس کنند، شرایط برای حضور یک چهره متعلق به جریان اصلاحات فراهم است درنگ نخواهند کرد چون آنها آقای روحانی را یک چهره متعلق به جریان اصلاحات نمی‌دیدند و نمی‌بینند. بنابراین در اولین فرصتی که شرایط برای حضور یک چهره اصلاح‌طلب در رأس قوه مجریه فراهم شود، حتما ملاحظه آقای روحانی را نخواهند کرد و از آقای روحانی عبور می‌کنند؛ اگر این اتفاق در سال 96 برای آنها ممکن به نظر برسد، وگرنه مدارا می‌کنند و اوضاع را برای انتخابات ریاست‌جمهوری 1400 می‌سنجند.
یک نگاه از طرف آقای احمدی‌نژاد مطرح می‌شود، اینکه عبور اصلاحات از آقای روحانی پرداخته ذهن اصولگرایان است. نظر شما چیست؟
منطق این تحلیل را متوجه نمی‌شوم.
اصلاح‌طلبان برای انتخابات ریاست‌جمهوری سال 96 چه برنامه‌ای را دنبال خواهند کرد، گزینه‌های خود را سبک سنگین می‌کنند تا با نامزد اختصاصی وارد میدان شوند یا همچنان حمایت از آقای روحانی را در دستورکار خود قرار می‌دهند؟
بله، حتما سنجش گزینه‌های اختصاصی جریان اصلاحات را انجام خواهند داد. آنچه از محافل درون جریان اصلاحات بر می‌آید این است که تا الان گزینه مورد نظرشان همچنان آقای روحانی است ولی به نظرم اصلا این رای و نظر قابل اتکا نیست چون یک مقدار بستگی به شرایط این جریان در مجلس دارد. اگر موقعیت اصلاح‌طلبان در کسب جایگاه ریاست، هیات‌رئیسه و کمیسیون‌های تخصصی پررنگ باشد و در وزن‌کشی درون مجلس دست برتر را پیدا کنند این اتفاق یعنی عبور از آقای روحانی خواهد افتاد. البته مقداری هم بستگی به شرایط کلی کشور خواهد داشت که ببینند شرایط به چه نحو است. هیچ بعید نیست مثلا اگر اصلاح‌طلبان در مجلس به موقعیتی برسند، به فرض آقای عارف رئیس مجلس شود و در کشور نیز شرایط را مناسب ببینند، بعید نیست حتی آقای عارف را در مقابل آقای روحانی برای انتخابات ریاست‌جمهوری سال 96 مطرح کنند. همان‌طور که گفتم آنها شرایط را رصد و در اولین فرصتی که بتوانند از روحانی عبور می‌کنند.
اما بعضی می‌گویند اگر آقای عارف رئیس مجلس نشود، به احتمال زیاد مقابل آقای روحانی قرار می‌گیرد.
بستگی به شرایطی دارد که اصلاح‌طلبان در کل وضعیت خود را در کشور چگونه تحلیل کنند.
یعنی شما می‌گویید چه آقای عارف رئیس شود و چه رئیس نشود یک گزینه بالقوه برای رقابت با آقای روحانی خواهد بود؟
اگر آقای عارف در مجلس کاندیدای ریاست بشود و رای نیاورد، طبیعتا وزن او افت خواهد کرد و امکان اینکه بخواهد در ریاست‌جمهوری حضور فعال داشته باشد کاهش پیدا می‌کند اما اگر کاندیدا نشود و به‌عنوان یک چهره دارای ظرفیت باقی بماند و در مجلس هم بتواند یک موقعیت مناسبی را به لحاظ شأن و شئونات و جایگاه برای اصلاح‌طلبان ایجاد کند و بعد مهمتر از مجلس، شرایط کلی کشور و فضای افکار عمومی مساعد تلقی شود، آن موقع این احتمال قوت پیدا می‌کند که نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری شود. همین الان درباره نامزد شدن آقای عارف برای ریاست در بین جریان اصلاحات اختلاف‌نظر است، به همین دلیل بعضی می‌گویند اگر آقای عارف کاندیدا شود و رای نیاورد موقعیت جریان اصلاحات در مجلس تضعیف می‌شود، ضمن آنکه احتمال معامله با آقای لاریجانی و امتیاز گرفتن از او کاهش پیدا می‌کند چون بالاخره رقابت کردند و نتوانستند به کرسی ریاست دست پیدا کنند اما در صورتی که عارف کاندیدا نشود و از یک موضع با قوت و بالا برخورد کند، احتمال امتیاز گرفتن از آقای لاریجانی وجود دارد، ضمن آنکه او به‌عنوان یک چهره با ظرفیت برای یک شرایط مناسب دیگر باقی می‌ماند.
آقای روحانی به نظرتان مطلوبش از بین آقایان عارف و لاریجانی برای ریاست مجلس چه کسی است؟
آقای روحانی به هر حال به‌عنوان یک شخصیت سیاسی در میدان سبک سنگین می‌کند و هر طرف را احساس کند وزن بهتری دارد با همان به نوعی وارد بده‌بستان خواهد شد. الان اخباری که شنیده می‌شود متفاوت است یعنی یک فراز و نشیبی دارد گاهی به سمت آقای لاریجانی و گاهی به سمت آقای عارف خبرها در نوسان است. به نظرم اگر مستقل از شرایط باشد چهره مطلوب‌تر برای آقای روحانی، آقای لاریجانی است اما چون یک شرایط ژله‌ای و متزلزلی وجود دارد ایشان هم خیلی موضعش را روشن نمی‌کند تا هر کدام از آنها رئیس شدند بتواند امتیاز و بده‌بستان خودش را داشته باشد.
اگر به لحاظ اجبار باشد کدام یک را انتخاب می‌کند؟
اجبار اگر باشد دیگر هر گزینه‌ای مقابلش قرار گیرد مجبور به پذیرش آن است.
شما گفتید آقای لاریجانی مطلوب آقای روحانی است...
در یک شرایطی که فقط خود آقای روحانی باشد و هیچ عامل و بازیگر دیگری نباشد. در حالی که بازیگران دیگری هم هستند که آقای روحانی ملاحظه آنها را هم دارد.
نکته اینجاست که آقای عارف اخیرا موضع‌گیری کرد و گفت: «با توجه به اینکه اصولگرایان دوست دارند ریاست‌جمهوری آقای روحانی تک‌دوره‌ای باشد باید تلاش کنیم این اتفاق نیفتد، البته به شرطی که دولت پیام انتخابات مجلس را درک کند»؛ نکته حرف آقای عارف روشن است، او حمایت اصلاح‌طلبان از آقای روحانی را در انتخابات ریاست‌جمهوری به حمایت آقای روحانی از تغییر رئیس مجلس گره زد. به نظر شما این تهدید آقای عارف، آقای روحانی را به اجبار می‌اندازد که از تغییر ریاست مجلس حمایت کند؟
قبل از انتخابات هفتم اسفند دقیقا آقای عارف چنین حرفی را زد که به نوعی تهدید آقای روحانی تلقی می‌شد، آن زمان که بحث ائتلاف جریان دولت با اصلاحات بود، آقای عارف قبل از انتخابات صحبتی کرد که لحن کاملا تهدید‌آمیزی داشت، او گفت:‌ «اگر وزن جریان اصلاحات در مجلس قوت نگیرد، دوره آقای روحانی چهارساله خواهد بود.» بنابراین آن زمان هم صحبت آقای عارف تهدید آقای روحانی تلقی شد، الان هم همین طور، چون آنها می‌دانند برای آقای روحانی ادامه ریاست‌جمهوری در دور دوم کاملا موضوعیت دارد، بر همین اساس از این اهرم استفاده می‌کنند که او تحریک و متقاعد شود که اگر می‌خواهد رئیس‌جمهوری دو دوره‌ای باشد باید با آنها همراهی بیشتری کند. در کل آقای روحانی اهل بده‌بستان است. اگر احساس کند آنها موقعیتی دارند که حمایت و عدم حمایت‌شان موثر است، حتما روی این محاسبه خواهد کرد.
اصلا آقای روحانی، آقای عارف را وزنه خطری در انتخابات ریاست‌جمهوری برای خود می‌داند یا خیر؟
حتما به‌عنوان یک رقیب محتمل آقای عارف را در نظر می‌گیرد. کسانی که در عرصه سیاست هستند نمی‌توانند احتمالات را نادیده بگیرند. حتما آقای عارف به‌عنوان یک بازیگر محتملی که می‌تواند در انتخابات از طرف جریان اصلاحات به صحنه بیاید شناخته می‌شود. این ظرفیت در آقای عارف به لحاظ شخصی کاملا وجود دارد چون او شخصا کاملا متمایل است که رئیس‌جمهور شود. آقای عارف اتفاقی که در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری سال 92 برایش افتاد را آسیب بزرگی می‌بیند و بر این باور است که ایثارش موجب شد آقای روحانی رئیس‌جمهور شود، بر همین اساس چون محاسباتی این‌چنینی دارد به شخصه مترصد فرصت است که بتواند بالاخره در جایگاه ریاست‌جمهوری قرار بگیرد. از طرفی جریان اصلاحات هم چون آقای عارف را متعلق به خود می‌داند ‌ترجیح‌شان به نسبت آقای روحانی این است که آقای عارف رئیس‌جمهور بشود.
به نظر شما آقای روحانی در سال آخر دولت یازدهم‌ ترجیح می‌دهد این صدایی که از مجلس بر‌می‌آید اکثریت اصولگرا با محوریت آقای لاریجانی باشد یا اکثریت اصلاح‌طلب با محوریت آقای عارف؟ در واقع پیش‌بینی می‌کند با کدام اکثریت بهتر می‌تواند سال آخر دولت خود را به پایان برساند؟
می‌توانم این طور بگویم که وضعیت فکری و روحیات و منش آقای روحانی با آقای لاریجانی تناسب بیشتری دارد تا آقای عارف. ارزیابی‌هایی که از آقای عارف دارد این است که آقای عارف به لحاظ توان اداره مجلس و شرایطی که پیش خواهد آمد فرد خیلی قابل محاسبه‌ای نیست. او سابقه نمایندگی مجلس را ندارد چه برسد به ریاست مجلس. از آنجا که مدیریت مجلس پیچیدگی‌های خودش را دارد و روحیات و منش فردی آقای عارف خاص است، بنابراین ریاست او بر مجلس اصالتا مورد تایید آقای روحانی نیست، بنابراین باتوجه به نکاتی که گفتم ‌ترجیح می‌دهد آقای لاریجانی رئیس باشد چون با آقای لاریجانی نیز می‌تواند تعامل و بده‌بستان کند.
آقای روحانی خیلی سعی می‌کند که جامعه علیه او و دولتش دو‌قطبی نشود بر همین اساس می‌توان گفت از این نظر هم ‌ترجیح می‌دهد آقای لاریجانی رئیس مجلس دهم شود تا آقای عارف چون اگر آقای عارف رئیس مجلس شود این وضعیت دوقطبی بین سیاسیون برای عموم مردم نیز علنی می‌شود. بله، طبیعتا امکان تحقق این هدف آقای روحانی با ریاست آقای لاریجانی بر مجلس بیشتر وجود دارد.
در صورتی که آقای عارف رئیس مجلس شود چه شرایطی برای دولت آقای روحانی رقم می‌خورد؟
بستگی دارد این جریان در مجلس چگونه رفتار کند. یک نگرانی این است که چون نمایندگانی که از طرف این جریان به مجلس آمدند، غالبا افراد ‌بی‌تجربه یا بسیار کم‌تجربه در صحنه سیاست‌ورزی هستند یعنی بسیاری از کسانی که تجربه‌ای در این صحنه ندارند و سیاستمداران آماتوری هستند وارد مجلس می‌شوند، معلوم نیست چگونه رفتار کنند. بنابراین مجلس در آن صورت خیلی به نظرم غیر‌قابل محاسبه خواهد شد. همین الان به‌طور پراکنده اظهارنظرهایی را از بعضی از نمایندگان رای‌آورده می‌شنویم که کاملا نشان می‌دهد که آنها خیلی از محکمات انقلاب و چارچوب‌های سیاست داخلی و خارجی کشور یا اطلاع ندارند یا اینکه پایبند به آن نیستند. بنابراین این افراد در مجلس که بیایند و روی آن صندلی‌ها بنشینند معلوم نیست چه رفتاری از خود نشان می‌دهند و اداره چنین مجلسی برای کسی مثل عارف خیلی دشوار خواهد بود. بنابراین کلا شرایط مجلس آینده مقداری مبهم و غیرقابل پیش‌بینی است و می‌تواند خیلی باعث متلاطم‌شدن فضای سیاسی کشور شود. البته اگر ریاست مجلس عقلانی برخورد و مدیریت خوبی اعمال کند و افراد تازه‌وارد به مجلس مقداری مدیریت شوند و به تدریج به آن‌جایگاه معقول خودشان برسند، آن موقع اوضاع عادی خواهد بود ، در غیر این صورت اگر مدیریت مجلس بخواهد هیجانی باشد آن موقع شرایط مجلس شرایط خیلی بدی خواهد بود.
ائتلاف اصلاحات و اعتدال الان شکننده به نظر می‌رسد، فکر می‌کنید این ائتلاف تا خرداد سال 96 حفظ شود یا قبل از آن منتفی خواهد شد؟ چون شنیده می‌شود که آقای ناطق برای تداوم ریاست آقای لاریجانی بر مجلس وارد رایزنی با آقای خاتمی شده اما این رایزنی‌ها موفق نبوده و حتی گفته شده که نظر آقای هاشمی هم بر ریاست آقای عارف است؟ چطور می‌شود در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 92 آقایان ناطق، خاتمی و هاشمی از آقای روحانی حمایت علنی می‌کنند اما الان بین آنها بروز اختلاف سلیقه کاملا مشهود است؟
من خبرهایی که گفته شد را نشنیدم اما اینکه اینها چه می‌کنند، بستگی به موقعیت‌شان در مجلس دارد؛ اینکه آقای عارف رئیس بشود ترکیب هیات‌رئیسه چگونه باشد و وزن‌کشی دقیقی که در جریان انتخابات صورت می‌گیرد به چه سمت و سویی باشد، این مسائل به نظرم خیلی مهم خواهد بود. یعنی اگر اصلاح‌طلبان احساس کنند در مجلس یک وزن قابل توجهی دارند، وضعیت رفتارشان را با آقای روحانی متفاوت می‌کنند، مطالبات‌شان متفاوت خواهد شد و این می‌تواند باعث مقداری تنش بین آنها و آقای روحانی بشود، البته اگر آقای روحانی با آنها همراهی نکند.
اینکه آقای خاتمی یا آقای هاشمی چرا الان رفتارشان این طوری شده، من آقای هاشمی را نمی‌دانم شاید دلیلش این باشد که او هم توقعاتی از آقای روحانی داشته که برآورده نشده است و به این نحو آقای هاشمی می‌خواهد یک سیگنالی به آقای روحانی بدهد که اگر او همراهی و تمکین لازم را نداشته باشد، در بزنگاه‌هایی شاید رفتار آقای هاشمی متفاوت شود.
اما حمایت آقای خاتمی از ریاست آقای عارف بر مجلس دلیلش روشن است چون آقای خاتمی، آقای روحانی را متعلق به پایگاه و اردوگاه جریان اصلاحات نمی‌داند، در صورتی که آقای عارف را می‌داند بنابراین هر جایی احساس کند می‌تواند از آقای روحانی عبور کند درنگ نمی‌کند ضمن آنکه آن جریان تند اصلاحات که الان پشت‌پرده فعال است و کمتر بروز و نمود دارد، آنها پشت صحنه فشارشان بر آقای خاتمی و جناح است، آقای خاتمی هم همیشه آنها را در کنار خودش داشته و با آنها همراهی‌های خیلی زیادی داشته از جریان فتنه گرفته تا بعد از فتنه.
در نهایت فکر می‌کنید آقای عارف رئیس مجلس می‌شود یا آقای لاریجانی؟
تصورم این است که آقای لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی در دوره دهم می‌شود.